شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۱۴ ق.ظ
عفاف
سنجاق کرده اند
حیارا
عفت را
مهربانی را
عشق را
صفارا
ایمان را
ویک عالم چیزدیگررابه چادرت..
برای همین است...
که این چنین "سنگین وباوقار"راه میروی بانو!
پ.ن :عنـاصر گـروهِ آخـر جـدولِ تنـاوبی ... .. ... گـازهـایِ نجیب را می گـویـم! چـ ه ویـژگی هـای قـشنگی دارنـد : بی رنـگ ، بی بـو، میـل بـ ه تـرکیـب شدن نـدارنـد ...
۹۳/۱۰/۰۶
زیارتتون قبول...
بسیار توصیف زیبائی بود از متانت بانوان چادری...احسنت
ولی جسارتا در مورد پی نوشت، یه مطلبی را عرض کنم...گازهای نجیب، بی رنگ و بی بو و بدون تمایل به ترکیب شدن...
هدف از این جمله چیه؟...یعنی نجابت مساویه با این سه گزینه: بی رنگ و بی بود و بدون تمایل به ترکیب شدن؟!!
علامه محمد تقی جعفری یه صحبتی دارند که می فرمایند-نقل به مضمون- که "برخی جملات، ظاهر قشنگی دارند اما در باطن، مفهوم اونها درست نیست...مثلا فلانی اومده میگه من حاضرم برای اینکه نشون بدم، آزادی بیان باید وجود داشته باشه، برای شنیدن هر جمله ای کشته بشم!!"
این حرف در ظاهر خیلی قشنگه چون پیش خودت میگی پس آزادی بیان خیلی عالیه که فلانی این حرفو می زنه ...اما سوال اینجاست که اگه یکی اومد و حرفی زد ضد آزادی، آیا باز هم حاضری برای شنیدنش، جان بدی؟!!!"
بنابراین مومن، بهتره کمی تامل کنیم روی جملات....بی رنگ و بی بو و تمایل نداشتن به ترکیب شدن نشونه اینه که شخص باید یه آدم، خنثی باشه..در صورتی که اولا این خنثی بودن با معنای نجابت نمی خونه و دوم اینکه انسان خنثی، در نظام آفرینش، جائی نداره...
عاقبتتون به خیر به حق ابوتراب
یا علی